بهاربهار، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

دختر بهار

بهار نقاش میشود

دختر مهربونم همیشه اولین کارات شوق و شعف زیادی تو وجودم ایجاد میکنه.مثل اولین باری که خودکار رو بهت دادم و تو هم شروع به خط خطی کردن کردی.اونقدر ذوق کردم که اولین نقاشیتو برات نگه داشتم.البته عکسشم گرفتم .اینجا دقیقا یک سال و یک روزت بود.     ایشاا.. نوشتنتو ببینم. مادر و هزار آرزوی طول و دراز.یه شب که با بابا رفته بودیم کتاب فروشی چشمم به این دفترچه خورد که فقط میگی برا شما چاپش کردن.با اینکه یک سال و سه چهارماهت بیشتر نبود اما برات خریدم تا وقتی که ایشاا.. خانم شدی خاطراتتو توش بنویسی.البته قول بده به مامانم بدی بخونه نازگلم   ...
17 دی 1393

تاب تاب عباسی

تاب تاب عباسی یکی از شعرای مورد علاقته دخترم.چون تاب بازی رو به شدت دوست داری. البته با اینکه دور و بر خونمون سه چهارتا پارکه اما زیاد نمیبرمت.منو ببخش عشقم.آخه نمیرسم که بببرمت.تاب بازی رو اونقدر دوست داری که وقتی بدغذایی میکنی میبرمت پارک و روی تاب بهت میدم و تو هم با اشتهای فراوان میل میکنی.البته تازگیها منو دور میزنی و دیگه زیر بار نمیری.ای شیطون ناقلا     ...
17 دی 1393

اولین بازدید بهارجون از باغ وحش

تعطیلات عید93 بود که همراه آقاجون و عمه ملیحه رفتیم باغ وحش.البته به حیوونا توجهی نمیکردی اما وقتی آقاجون برا نازنین و یاسمین بادکنک خرید بطور غیر منتظره ای حساسیت نشون دادی و اقاجونم سریع برا شما هم خرید. شما هم باعلاقه ی وصف نشدنی اونو تو بغلت گرفتیش تا خوابت برد چون کار دیگه ای ازت برنمی اومد.این عکس گویای همه چیزه عشقم       ...
17 دی 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر بهار می باشد